|
پوتین بیت المال
+ نویسنده منتظر . مشتاق در شنبه 24 تير 1391 |
خط مقدم جبهه بود. گردان به میدون مین که رسید، مثل همیشه قرار شد تعدادی از رزمنده ها برن و معبر باز کنن چندتاشون داوطلب شدن و رفتند. اوهم رفت.چند قدم كه رفت، برگشت.
15 سال بیشترنداشت.
یعنی ترسیده بود! .... خب! ترس هم داشت! .... اما .... نه .... پوتین هاشو از پاهاش در آورد و داد به یکی از بچه ها وگفت:
تازه از گردان گرفتم. حیفه! بــیــت الــمــالــه...!!
و ... پابرهنه رفت نظرات شما عزیزان: |