دعاي کميل
» فضيلت ماه مبارك رمضان
» ولادت با سعادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.
» حدیث امام علی(ع)
» از هجر تو طبیعت ما گریه می کند.
» اربعين حسيني تسليت
» شعر استقبال از ماه محرم
» مطالب بسیار زیبا در مورد شبهای قدر
» ولادت امام حسن مجتبی
» سلام
» نوروز امسال ... منم در سفره دارم هفت سين را ...
» گزارش يادواره شهدا منطقه ملی راه،بهزاد شهر،زویه در مسجد انبیا ملی راه اهواز
» آغاز امامت حجت ابن الحسن (عج) مهدی صاحب الزمان بر شما مبارک باد
» آيا ما به قولمان عمل كرده ايم؟
» دستي ز غيب قافيه را كربلا گذاشت
» باز هم هر روز عاشورا و هر جا کربلا
درباره ما

به وبلاگ مسجد انبیا ملی راه اهواز خوش آمدید. كانون فرهنگي هنري شهيد سيد فخرالدين طباطبايي خوش آمد ميگويد.
نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
تدبر در قرآن
آیه قرآن
ساعت
ساعت فلش مذهبی
پیوندهای وبگاه
» هیات رهپویان وصال بهبهان
» امام رضا
» تور چین
» تور گرجستان
» تور کربلا
» اشک منتظر
» کیت اگزوز
» زنون قوی
» چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مسجد انبیا ملی راه اهواز و آدرس masjedeanbia.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار بعد از تایید ما در سایت ما قرار میگیرد.





آرشیو مطالب
موضوعات مطالب
برچسب‌ها

دعاي کميل
+ نویسنده منتظر . مشتاق در شنبه 2 بهمن 1389 |

  حدود سال 61و 62 زمانی که شهید بابایی فرمانده پایگاه اصفهان بود . یکی از پرسنل نقل کرد :
در شب جمعه ای به طور اتفاقی به مسجد حسین آباد اصفهان رفتم . در تاریکی متوجه شدم صدایی که از بلندگو به گوش می آید خیلی آشناست . پس از پایان دعا که چراغها روشن شد  دیدم که حدسم درست بوده ؛ کسی که دعای کمیل می خوانده است سرهنگ بابایی است . خوشحال شدم و جلو رفتم . سلام کردم و گفتم : جناب سرهنگ قبول باشه اطرافیان با شنیدن کلمه سرهنگ برگشتند و به شهید بابایی نگاه کردند . بعد از احوال پرسی که با هم داشتیم از چهره اش فهمیدم که ناراحت و با اصرار از ایشان علت را پرسیدم . سرانجام پاسخ دادند : کاش واژه سرهنگ را نمی گفتی .
فهمیدم که تا آن لحظه کسی از اهالی آن منطقه شهید بابایی را نمی شناخته و ایشان هر شب جمعه به عنوان شخصی عادی در آن مسجد می رفته و دعای کمیل می خوانده است پس از این ماجرا او دیگر در آن مسجد دعای کمیل نخواند زیرا همیشه دوست داشت ناشناس بماند .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها: خاطراتی از شهید بابایی,
التماس دعا فراوان داريم...