دانشجو بابايي ساعت دو شب ميدود ...
+ نویسنده منتظر . مشتاق در دو شنبه 4 بهمن 1389
|
در دوران تحصیل در امریکا روزی در بولتن خبری پایگاه « ریس » که هر هفته چاپ می شد مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد .
دانشجو بابایی ساعت 2 بعد ازنیمه شب می دود تا شیطان را از خود دور کند .
من و بابایی هم اتاق بودیم . وقتی ماجرای خبر بولتن را ازش پرسیدم ؛ گفت : چند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود . رفتم میدان چمن پایگاه و شروع کردم به دویدن . از قضا کلنل باکسترفرمانده پایگاه با همسرش از مهمانی شبانه برمی گشتند . آن ها با دیدن من شگفت زده شدند . کلنل ماشین را نگه داشت و من را صدا زد . او گفت : در این وقت شب برای چی میدوی ؟ من هم جواب دادم خوابم نمی آمد برای همین آمدم کمی ورزش کنم تا خسته شوم . گویا توضیحات من برایش کافی نبود و اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم . من هم جواب دادم : مسایلی در اطراف من می گذرد که گاهی موجب می شود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بکشاند و در دین ما توصیه شده که در چنین مواقعی بدویم و یا دوش آب سرد بگیریم .
آن دو با شنیدن حرف های من تا دقایقی می خندیدند زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسایل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار من را درک کنند .
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: خاطراتی از شهید بابایی,