نابيناي واقعی
+ نویسنده منتظر . مشتاق در شنبه 7 اسفند 1389
|
یه نفر از فقر و نداری خسته شده بود به در خانه مرد خیری رفت
و از او طلب کمک کرد.
مرد خیر گفت : من نذر کرده ام فقط به افراد نابینا کمک کنم ولی می بینم که تو از نعمت بینایی برخور دار هستی .
مرد تنگدست گفت : اشتباه می کنی اتفاقا کور واقعی منم .
مرد خیر گفت :چطور ؟!؟!؟!
مرد تنگدست گفت : چون به جای اینکه در خانه خدا را بزنم آمده ام و در خانه تورا می زنم .
دیگری نان می دهد *** منت از این و آن می کشم
خواجه ما را منتظر *** من ناز دربان می کشـــــم
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: نابینا , خیر ,